روشنفکری دینی در ایران چگونه فهمیده می شود؟

Document Type : Original Article

Author

Associate Editor

10.22081/jti.2025.64801.1071

Abstract

مفهوم «روشنفکری Intellectualism» یکی از مفاهیم آشنا در فرهنگ غربی است. هرچند تعریفی دقیق از این مفهوم وجود ندارد اما نقش تاریخی روشنفکران در تحولات فکری، اجتماعی و سیاسی غرب پررنگ است. در یک قرن اخیر این روشنفکری در بسیاری از کشورهای غیرغربی نیز پا گرفت و در این کشورها نیز طبقه‌ای بنام «روشنفکران» به وجود آمد. در کشورهای غیرغربی نیز روشنفکران نقش اجتماعی- سیاسی پررنگی ایفا کردند.

نخستین افکار روشنفکرانه در حوالی نهضت مشروطه وارد ایران شد. واسطه انتقال این افکار برخی از شاهزادگان قاجار ، تاجران و دانشجویان فرنگ رفته و یا مستشاران نظامی غربی بودند. روشنفکری، ماهیت سکولار داشت چون نمایندگان آن اغلب ایده‌های غربی را به زبان فارسی برمی‌گردانند و بیشتر واسطه انتقال بودند. اما تقریباً همزمان با پیدایش روشنفکری سکولار در ایران جریان فرعی‌تری نیز شکل گرفت که با نگاهی نسبتاً همدلانه دین را موضوع تأملات روشنفکرانه خود قرار داد. شاید بتوان طالبوف تبریزی و سید جمال الدین اسدآبادی (یا افغانی) (1217-1275) را نماینده اصلی این جریان در عصر مشروطه دانست. این جریان با آهنگی کند به حیات خود ادامه داد. در دوره پهلوی دوم جلال آل احمد و علی شریعتی به این جریان شتاب بخشیدند. که البته از نظر توجه به دین و نگاه نقادانه به غرب، با دو نسل قبلی تفاوتی اساسی داشتند. اما در دهه دوم و سوم بعد از انقلاب اسلامی 1979 این جریان به اوج خود رسید و به بازیگری مهم در عرصه فکری و اجتماعی و سیاسی ایران تبدیل شد.

Keywords